سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ما را ازکسانی قرار ده که درختان شوق تو در باغ های سینه شان، شاخه ها گسترده و آراسته شده است و آتش محبّتت، دل هایشان را فراگرفته است ... و چشمانشان با نگریستن به تو روشن شده است . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات العارفین ـ]
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عاشقانه

روزی از عشق خودم را حلق آویز می کنم و آخرین آرزوی من این است در روی طناب اسم تو را حک کنم تا حداقل در مرگم فکر کنم همیشه در کنارت خواهم بود


به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد

غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد


مراقب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد زندگی با دلت نکند.


گلهای یاس تو باغچه غروبا بونه میگیرن همشون یه عهدی بستن سر خاک تو بمیرن.


با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا به تصادف در جهنم افتادی خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند

***

عاشقی را شرط اول ناله وفریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
عاشقی مقدورهر عیاش نیست
غم کشیدن صنعت نقاش نیست

***

کاش می شد عشق را ابراز کرد یا که عشق را با سحر اغاز کرد لحظه به لحظه دم به دم ساعت به ساعت خواهمت گر خوشم یا نا خوشم در هر دو حالت خواهم

اگه تو کوچه پس کوچ های دلم گم شدی.دنباله کسی نگرد که آدرس بهت بده چون غیر از تو کسیی اونجا نیست

***

ای نگاهت نخی از مخمل وابریشم.....چندوقتی است که به تو میاندیشم
به تو اری به همان منظر دور......به همانسبز صمیمی به همان باغ بلور

می رسد روزی که بی من روزها رو سر کنی
می رسد روزی که مرگ رو باور کنی
می رسد که تنها در کنار قبر من شعر های کهنه ام رامو به مو از بر کنی

***

همیشه بودی و هستی انتخاب اخرینم!

من میخوام با تو به فردا برسم تو بهار به شب یلدا برسم!

گل یکدونه ی گلدون بلور زندگی
چی دارم برات به جز یه عالمه شرمندگی!

اینو میدونن تودنیا همه
هرچی از تو بنویسم کمه

***

گفت : عاشقی مرد ، بیا به یادش لحظه ای سکوت کنیم .
گفتم : اگر بخواهیم برای عاشقان سکوت کنیم ، باید عمری را ساکت باشیم ...

**

Love مخفف عبارات:

Lake of sorrow (دریاچه ی غم)

Ocean of tears (اقیانوس اشک)

Valley of death (دره مرگ)

End of life (آخر زندگی)!

 

***

عمیق ترین درد در زندگی مردن نیست،بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند،و تو از اون رسم محبت بیاموزی

***

زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم ام گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموخت که چگونه تو رو فراموش کنم

***

عشق چون ساعت شنی است . با خالی شدن مغز ، لب پر می شود

***

خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواهد

***

یک رنگی و بوی تازه از عشق بگیر...پر سوزترین گدازه از عشق بگیر در هر نفسی که می تپی ای دل من...یادت نرود اجازه از عشق بگیر

***

زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی

***



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی ( دوشنبه 86/11/29 :: ساعت 12:8 صبح )
»» زخم عتیق

عشاق را دلیل جنون مشربی رسید

شرح کتاب خون تو را مکتبی رسید

پی کاتبان واقعه در خون قلم زدند

که از هر طرف نوشته به خون مطلبی رسید

آنک شبی رسید غریبی و شام را

اما کسی نگفت چه غمگین شبی رسید

دیدند راویان غریب، از بروج نور

هر لحظه کوکبی ز پی کوکبی رسید

این کاروان شام غریبان کربلاست

آتش‌گرفته، زخم‌چکان، مرکبی رسید

حرف جمال روی تو آمد، که خیزران

با شوق عرض بوسه به بزم لبی رسید

می‌خواست بشکفد به تسلا لبت ولی

خاموش ماند و آینه‌ی زینبی رسید

هرگز ندیده‌اند به عالم زن این‌چنین

خون خوردن آن‌چنان و سخن گفتن این‌چنین

در قصر ظالمان به تظلم که دیده است

شیرآفرین زنی که کند شیون این‌چنین

زندان به بوی نافله‌ی خود بهشت کرد

زینب [س] چراغ ناله کند روشن این‌چنین

هر گوشه‌اش پناه یتیمی دگر شده است

آری بود کرامت آن دامن این‌چنین

پیش حسین [ع] اشک و به بزم یزید، لعن

با دوست آن‌چنان و برِ دشمن این‌چنین

گفت آن‌چنان ظریف حدیث جمال را

در چشم ظالمان که کند سوزن این‌چنین

بر دشت بیند آن تن دور از سر، آن‌چنان

بر نیزه خواند آن سر دور از تن این‌چنین

آه ای سر حسین [ع] چو مه در پی توام

خورشید من! به شام مرو بی من، این‌چنین

از خون حجاب صورت خود کرده یا حسین [ع]!

جز خواهرت که دیده به عفت زن این‌چنین

محمدسعید میرزایی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی ( یکشنبه 86/11/28 :: ساعت 11:46 عصر )
»» خوش امد

با سلام به دوستان عزیزم امیدوارم که با نظرات خوب خودتان من را یاری کنید . منتظر نظرات شما دوستان هستم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » علی ( یکشنبه 86/11/28 :: ساعت 11:24 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

عاشقانه
زخم عتیق
خوش امد

>> بازدید امروز: 0
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 1655
» درباره من

علی
مذهبی

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب